این مشاور واکسن برای رابرت اف. کندی جونیور، کلماتی انتقادی برای منتقدانش دارد
پروفسور مدیریت کسبوکار MIT رِتسِف لوی دربارهٔ چگونگی اتخاذ تصمیمات در حوزه بهداشت و درمان میآموزد، اما پزشک نیست.
«بیپروای» و «خطرناک» تنها دو نمونه از انتقادات شدید گروههای پزشکی آمریکا به مشاوران واکسیناسیون رابرت اف. کندی جونیور بود که پس از توصیهٔ پایان دادن به واکسیناسیون عمومی در زمان تولد برای هپاتیت ب، ویروسی که باعث نارسایی کبد و سرطان میشود، این کلمات را به کار بردند.
رِتسِف لوی، یکی از مشاوران، کلماتی انتقادی برای منتقدین دارد: آنها در تضاد منافع هستند؛ آنها عموم را گمراه میکنند؛ او میگوید آنها در سهلانگاری جسورانه، حتی جنایی، شریک هستند.
جنگ واژگانی — و دستور جدیدی از سوی رئیسجمهور دونالد ترامپ — نشان میدهد که کمیتهٔ مشورتی بر روشهای ایمنسازی (ACIP) که لوی عضو آن است، بهزودی بررسی گستردهتری از جدول واکسیناسیون کودکان آغاز خواهد کرد. این میتواند پیامدهای گستردهای برای سلامتی عمومی و پذیرش واکسنها داشته باشد. ایالات برای تعیین واکسیناتی که برای حضور در مهدکودک و مدرسه الزامی است، به راهنماییهای فدرال تکیه میکنند.
کنتی، لوی، استاد مدیریت عملیات متولد اسرائیل در مدرسهٔ اسلون MIT را این بهار به کمیتهٔ مشورتی منصوب کرد. او استاد کسبوکار است که به بررسی فرآیند تصمیمگیری در حوزه سلامت میپردازد، اما پزشک نیست.
در مصاحبهای با POLITICO، او ادعاهای مورد مناقشهای دربارهٔ محاسبهٔ ریسک‑سود برای واکسنهای هپاتیت ب مطرح کرد و استدلال کرد که تعداد بسیار کمی، شاید حتی هیچیک از حدود ۳٫۵ میلیون نوزاد متولد هر سال در ایالات متحده، در صورتی که مادرشان آزمایش منفی برای این ویروس داشته باشد، در معرض خطر هستند.
او تصویری از سیستمی برای ایمنی واکسن ارائه داد که «واقعاً بهدنبال خطرات نمیگردد» و بهطور فعال خطرات شناساییشده را پنهان میکند، نکتهای که در یک مقالهٔ دسامبری در New England Journal of Medicine توسط ۱۲ کمیسر پیشین سازمان غذا و داروی آمریکا از دو حزب مختلف، همچنین سازمانی که کمیته واکسن به آن مراجعه میکند، یعنی مراکز پیشگیری و کنترل بیماریها (CDC)، به چالش کشیده شد.
در نهایت، CDC تصمیم میگیرد که کدام واکسنها در فهرست توصیهشده برای کودکان و بزرگسالان قرار گیرد.
لوی در میان هشت عضو پنل بود که اوایل این ماه رأی دادند تا CDC را در خاتمه دادن به دوز تولدی عمومی واکسن هپاتیت ب توصیه کنند. سازمان بهداشت عمومی آمریکا این دوز، که در ۲۴ ساعت اول زندگی داده میشود، را بهدستاوردن تقریباً حذف عفونتها در کودکانی که میتوانستند ویروس را از مادران خود دریافت کنند، نسبت میدهد. این کمیته همچنان توصیه میکند که کودکان متولد مادرانی که تست مثبت برای هپاتیت ب دارند یا وضعیت عفونت آنها نامشخص است، واکسیناسیون شوند.
لوی گفت که متخصصان همه چیز را اشتباه فهمیدهاند؛ کاهش ۹۸ درصدی نرخ عفونتها پیش از این رخ داده است که دوز تولدی عمومی در سال ۲۰۰۵ بهعنوان استاندارد شد و واکسیناسیون افراد در معرض خطر، کارگران جنسی و مصرفکنندگان داروهای تزریقی، دلیل واقعی کاهش این آمار است. این واکسن در دههٔ ۱۹۸۰ معرفی شد و از سال ۱۹۹۱ برای تمام کودکان توصیه شد.
لوی همچنین به تحلیل هنوز منتشر نشدۀ سازمان غذا و دارو (FDA) دربارهٔ مرگهای کودکان ناشی از میوکاردیت مرتبط با واکسن کووید، فشار درون آژانسهای فدرالی برای مطالعهٔ نحوهٔ تأثیر واکسنها بر سلامت فراتر از بیماریهای هدفشان، و دلیل اصرار او بر اینکه پرسیدن دربارهٔ سیاستهای طولانیمدت واکسیناسیون «پرو‑واکسین» است، پرداخته است.
مصاحبهٔ زیر برای طول و وضوح ویرایش شده است.
شما تازه تصمیم به پایان دادن به سیاست ارائه واکسن هپاتیت ب به هر نوزاد تازهمتولد در ایالات متحده در زمان تولد گرفتهاید. چه چیزی شما را قانع کرد که این کار درست است؟
وقتی اولین بار متوجه شدم که کودکان من در زمان تولد در برابر هپاتیت ب واکسندار شدهاند، هیچکس حتی دربارهٔ این موضوع با من صحبت نکرد. من بعدها این موضوع را کشف کردم و سردرگم شدم: چرا باید نوزادی که مادرش آزمایش منفی هپاتیت ب دارد، در اولین روز زندگیاش واکسن شود؟ از لحاظ عقل سلیم، این برای اکثر مردم قابلپذیر نیست.
وقتی ما به بررسی این موضوع در ACIP پرداختیم، دو نکته چشمگیر مشاهده شد. اولاً، ایالات متحده یکی از معدود کشورهای پیشرفتهای است که دوز تولدی عمومی برای هپاتیت ب را ارائه میدهد. در سایر کشورها، یا این دوز در دوران کودکی بعداً داده میشود یا فقط به کودکانی که مادرانشان مبتلا هستند، داده میشود.
آژانسهای بهداشت عمومی میگویند واکسیناسیون عمومی نوزادان تقریباً هپاتیت ب را در کودکان از بین برده است. آیا آنها دادهها را به درستی تفسیر نمیکنند؟
بهنظر من آنها دادهها را نادرست تفسیر میکنند. وقتی دادههای CDC را بر حسب گروه سنی ترسیم میکنید، میبینید که کاهش عمدهٔ عفونتهای حاد هپاتیت ب در افرادی رخ داده است که در دههٔ ۹۰ و اوایل دههٔ ۲۰۰۰ بالغ بودهاند. آنها دوز تولدی دریافت نکرده بودند.
عامل اصلی، واکسیناسیون و سایر مداخلات در جمعیتهای بزرگسال با خطر بالا بود — کارگران جنسی، افراد مصرفکننده مواد تزریقی، کارگران بهداشت — همراه با برنامههایی مانند تبادل سوزن و کمپینهای ایمنی جنسی، که بسیاری از آنها در چارچوب اپیدمی HIV معرفی شدند. روایت اینکه دوز تولدی عمومی مسئول اکثر کاهش بوده است، بهظاهر توسط دادههای CDC پشتیبانی نمیشود. این یا یک اشتباه است یا یک تلاش عمدی برای ارتقاء داستانی که با شواهد همخوانی ندارد.
در عین حال واضح است که نیاز به تست دقیقتر زنان باردار برای هپاتیت ب داریم. باید حتی در زمان پذیرش آنها به بیمارستان مجدداً تست انجام شود تا از عدم از دست رفتن موارد اطمینان حاصل شود.
آیا این بهدنبال هیچیک مطالعهٔ بزرگسالانهای نبود — بلکه بیشتر یک تغییر فلسفی در چگونگی ارزیابی ریسک، سود و انتخاب والدین بود؟
ریسکی که یک نوزاد متولد مادر هپاتیت ب منفی در ماههای اول زندگی به آن انتقال یابد، بهطرز بسیار، بسیار کمی است. برای جلوگیری از یک عفونت افقی ممکن است نیاز به واکسیناسیون میلیونها نوزاد سالم باشد. برای اینکه این در تجزیهوتحلیل ریسک‑سود منطقی باشد، باید باور داشته باشید که واکسن عملاً هیچ ضرری ندارد.
تا آنجا که بیشتر به واکسنها پرداختهام، بیشتر شگفتزدهام که فرهنگ ایمنی ما چقدر ضعیف است. ما با اطمینان زیاد میگوییم محصولات «ایمن و مؤثر» هستند و «شواهدی از ضرر وجود ندارد»، اما اغلب این به این معناست که ما واقعاً بهدنبال خطرات نگردیدهایم.
دانشمندان هشدار میدهند که بهتعویق انداختن دوز تولدی منجر به افزایش عفونتهای هپاتیت ب در نوزادان میشود و در درازمدت، سرطانات کبدی و مرگ و میرهای بیشتری را به دنبال دارد. آیا شما این ریسک را دست کم میگیرید؟
این پیشبینیها تقریباً همیشه دو فرض را در پیش میگیرند: اولیناً، این که دوز تولدی عمومی دلیل اصلی کاهش موارد بوده؛ و دوم اینکه واکسن عملاً بدون خطر است. من فکر نمیکنم هریک از این فرضها توجیهپذیر باشد.
تماشا: گفتوگو
پنج لحظهٔ برتر مصاحبهٔ سال ۲۰۲۵ | گفتوگو
ما دربارهٔ مداخله در دورهای بسیار حساس صحبت میکنیم که در آن مغز، متابولیسم و سیستم ایمنی نوزاد هنوز بهدست نیامدهاند. بهنظر من، وقتی مداخلهٔ پزشکیای را به نوزاد صفر روزه یا یکماهه میدهید، آستانههای ایمنی و سود باید بسیار سفتتر از کودکان بزرگتر باشد.
گروههای پزشکی پیشرو، از جمله آکادمی آمریکایی کودکان (AAP)، اعلام کردهاند که به توصیهٔ دوز تولدی برای تمام نوزادان ادامه میدهند. آنها گفتند تصمیم کمیته را «حرکت خطرناکی که به کودکان آسیب میرساند» نامیدند. آیا این موضوع اعتبار ACIP را بهعنوان مرجع ملی تضعیف میکند؟
بعضی از روابطجویان آنها با ACIP دیگر بهطور واقعی در بحثهای substantive نقش ندارند؛ آنها زمان خود را صرف ارائهٔ حملات هماهنگ و التهابی به اعضای ACIP میکنند.
بهعلاوه، آکادمی آمریکایی کودکان (AAP) بهتازگی مقالهٔ نظری منتشر کرد که خواستار حذف استثنائات دینی از الزامات واکسن است. در عمل، این به این معناست که والدینی که برنامهٔ واکسیناسیون ایالات متحده را رعایت نمیکنند، ممکن است فرزندانشان از مهدکودک، مدرسه و حتی گاهی از مراکز درمانی منع شوند. من این را غیرقابلپذیر میدانم.
در سال 2023 گفتید: «شواهد بهطور فزاینده و قطعی نشان میدهد واکسنهای mRNA کووید باعث آسیبهای جدی میشوند، از جمله مرگ، بهویژه در میان جوانان». اکنون که دو سال گذشته است، آیا هنوز بر این موضع ایستادهاید؟
بله. مردم واقعیت این را نادیده میگیرند که هماکنون یک مجموعه از ادبیات پزشکی وجود دارد که وقوع عوارض جدی پس از این واکسنها را مستند میکند، از جمله در میان جوانان. کاش اشتباه میخوردم — گفتن اینکه جوانان و کودکان در اثر این واکسنها درگذشتند برایم لذتی ندارد — اما متأسفانه، شواهد فقط قویتر شدهاند.
در درون FDA، کمیسر مارتین مکارینی دربارهٔ حداقل ۱۰ کودک که بهادعای کشتهشدن توسط میوکاردیت ناشی از واکسنها صحبت کرده است، اما هیچ تحلیلی منتشر نکردهاند. منتقدان میگویند این ادعاها پشتوانهٔ شواهدی ندارند. شما چه چیزهایی دیدهاید؟
من نمیتوانم دربارهٔ تحلیل داخلی FDA صحبت کنم، اما میتوانم دربارهٔ مواردی که در ادبیات منتشر شدهاند توضیح دهم و بر این باورم که مواردی که FDA بررسی کرده است، بسیار مشابه هستند.
بهعنوان مثال، یک کودک سالم که واکسن mRNA کووید دریافت میکند و دو یا سه روز پس از آن در خواب میمیرد. در سزارپزشکی هیچ دلیل دیگری برای مرگ یافت نمیشود مگر نشانههای واضح میوکاردیت — وضعیتی که میدانیم این واکسنها میتوانند ایجاد کنند. در هر چارچوب معقولی، حداقل باید مرگ آن کودک را بهعنوان محتمل مرتبط با واکسن در نظر گرفت و بهطور کامل بررسی کرد.
در عوض، موارد متعدد اینچنینی پنهان ماندهاند و بهعموم گزارش نشدهاند.
آیا شما خواستار افشای شواهدی که FDA دارد، هستید؟
درک من این است که FDA باید بهزودی تحلیل خود را منتشر کند.
خبر بزرگتر این است که آژانسها از سالهای ۲۰۲۱–۲۲ دربارهٔ این موارد آگاهی داشتند و همچنان تصمیم گرفتند که اطلاعات را برای سالها سرکوب کنند، بهجای ادامهٔ تحقیق و اشتراکگذاری شفاف. این سرکوب یکی از دلایل اصلی کاهش شدید اعتماد عمومی به سازمانهای بهداشتی است.
در درون HHS بحثی دربارهٔ بازنگری کمپینهای واکسیناسیون از منظر «اثرات غیرخاص» وجود دارد — اینکه واکسنها چگونه بر مرگومیر کلی و سایر بیماریها تأثیر میگذارند، نه تنها بر عفونت هدف. آیا شما به این موضوع مینگرید؟
بهنظر من این یک تحول مهم و دیررس است. بهطور سنتی، آزمایشهای بالینی واکسنها را عمدتاً بر پایهٔ حفاظت در برابر عفونت هدف ارزیابی میکردند. این مهم است، اما کافی نیست. آنچه ما واقعاً به آن اهمیت میدهیم، تأثیر کلی بر سلامت است — مرگومیر کلی، بستریگیری کلی، و رویدادهای پزشکی جدی که زندگی را تغییر میدهند.
به نظر من، جدیگیری از این پرسشها یک رویکرد حمایتی از واکسنها است.
برخی افراد این همه را میشنوند و میگویند: «این افراد فقط ضدواکسین هستند». آیا شما این برچسب را میپذیرید؟
من این برچسب را کاملاً رد میکنم. تلاش عمدیای وجود دارد تا هر کسی که این سؤالات را مطرح میکند، بهعنوان «ضد‑واکسین» توصیف شود تا بحث خاتمه یابد. آنچه من دفاع میکنم، برعکس است: رویکرد مدرن و علمی که واکسنها و جدول واکسیناسیون را بهینه میکند تا حداکثر سود و حداقل ضرر را بهدست آورد.
شما بهخاطر مشارکتتان در ACIP با انتقادات فراوانی مواجه شدهاید. چه عاملی شما را به شرکت در این کار ترغیب میکند؟
بهنظر من، دیدی بسیار پزشکیسازیشده نسبت به سلامت اتخاذ کردهایم. سیستم ما بسیار متمرکز و اجبارآمیز است. بسیاری از سیاستهای بهداشت عمومی این تصور را دارند که یک گروه کوچک در بالای سطوح باید برای همه تصمیمگیری کنند و آنها را اجرا کنند، بهجای اینکه فرد را در مرکز قرار داده و مردم، با حمایت پزشکان و دیگران، توانمند شوند تا مالکیت سلامت خود را بر عهده بگیرند.
تیم رون یک گزارشگر جهانی در Axel Springer و سرپرست بخش تحقیقاتی برای WELT، POLITICO آلمان و Business Insider آلمان است.