فقط به آن «ویروس» میگویند: بیماریهای منتقلشده توسط پشه، رنجی سنگین بر کوباییهای تحت تأثیر طوفان ملیسا میافکند
کمبود آب تمیز و داروها در پی طوفان به افزایش چشمگیر ویروسهایی نظیر چیکونگی و دنگی انجامید
مایدل خورخه، کشاورز ۳۶ ساله، در حالی که برای آشپزی درختی را قطع میکند و چوب جمعآوری میکند، عرق میریزد؛ هوای اوایل نوامبر در شرق کوبا هنوز به گرمای تابستان نزدیک است. درخت جوان بود و چوب آن سبز مانده بود، به این معنی که زمان سوزاندن بیشتری میبرد و غذا نیز زمان بیشتری برای پختن میگیرد.
خورخه، همسر باردارش و پسر ششسالهشان جز ۳۰۰ نفری هستند که در مدرسهای تبدیلشده به مرکز تخلیه در گریتو د یارا، استان گرانما، اقامت دارند؛ این افراد از میان ۳ میلیون کوبایی هستند که ماه گذشته با طوفان ملیسا مواجه شدند.
خانواده خورخه دو هفته است که برق ندارند؛ تأمین آب بهصورت گاهوبگاه از تانکرها میآید و بیماریهای منتقلشده توسط پشه بهشدت شایعاند. در مرکز تخلیه، ۱۸ نفر با تب روبرو هستند؛ هیچکس دقیقاً نمیداند این کدام بیماری است؛ آنها فقط آن را «ویروس» مینامند.
«اینچنین بود»، میگوید خورخه که حملهٔ طوفان را توصیف میکند. «چیزی باقی نمانده بود».

در حالی که خانهٔ چوبیاش نجات یافت، محصولاتی همچون ذرت، لوبیا و سیبزمینی شیرین، دو گاو و خوک ۱۰۰کیلوگرمیاش را از دست داد؛ تنها یک مرغ زنده ماند. بزرگترین ویرانی نه بهدست باد یا باران، بلکه بهدست سیل بود.
هیچکس پس از برخورد طوفان ملیسا—یکی از قویترین طوفانهای ثبتشده در کارائیب—که ماه گذشته بهصورت طوفان دستهبندی ۳ به جزیره برخورد کرد، کشته نشد. اما این طوفان بیش از ۳۸ سانتیمتر (۱۵ اینچ) باران به برخی مناطق روستایی آورد و سیلابهای ناشی از آن وضعیتهای قبلاً وخیم بسیاری از کوباییها را تشدید کرد.
تمام خسارتی که دیدهام، قلبم را میشکند
میگل آنخل رودریگز، کارگر اجتماعی
کوبا در چار سال اخیر بهسوی یک بحران اقتصادی فرو رفته است. سیاستهای داخلی ناکام، تحریمهای شدید ایالات متحده و پیامدهای همهگیری کووید‑۱۹، امیدهای بسیاری را به انتظار خستهکنندهای برای روزهای بهتر تبدیل کردهاند.
طی زمان طولانی قبل از برخورد ملیسا، مردم مناطق روستایی کوبا با قطعی برق ۲۰ ساعته و کمبود لوازم اساسی نظیر غذا و دارو مواجه بودند. اخیراً، با سقوط برنامههای پیشین دولت برای ریشهکنی بیماریها، تعداد ویروسهای مرتبط با پشه و پشه شنی، از جمله چیکونگی، دنگی، اوروپوش و زیکا، بهتدریج افزایشی پیدا کردهاند.
در ماههای اخیر، کوبا شیوع جدیتری از چیکونگی را تجربه کرده است؛ این بیماری، اگرچه بهندرت منجر به مرگ میشود، تب یکهفتهای و دردهای شدیدی در مفاصل ایجاد میکند.
هشدارها اولین بار در ماه ژوئیه سال گذشته در ماتانزاس، قلب کوبا، صادر شد. تا اواخر اکتبر، مقامات بهداشتی اعلام کردند که در یک هفته ۱۳٬۰۰۰ مورد جدید تب در سراسر کشور ثبت شده است. اما گزارشهای اخیر نشان میدهد که یکسوم جمعیت کوبا به این بیماری مبتلا شدهاند و دولت بهصورت رسمی این شیوع را بهعنوان اپیدمی اعلام کرده است.

در شرق، جایی که طوفان ملیسا عبور کرد، این بیماریها رنج بسیاری را بر کسانی که در حال بازسازی هستند اندازدهاند. لینت پیرز، معلم ۲۱ ساله در کاوتو دل پاسو، ۳ کیلومتر (۱٫۸۶ مایل) از گریتو د یارا فاصله دارد، دو هفته گذشته را در خانهٔ خالهاش در بایامو، بههمراه خانوادهاش، بهصورت تخلیه سپری کرده است.
آنها پس از بازگشت به خانه، صحنههای فاجعهآمیزی را دیدند که اشکشان را بهراه افتاد. خانهشان که بسیار نزدیک به رودخانه کاوتو بود، تحت سیل شدید قرار گرفت و به سختی ایستاده بود. پیرز بهسرعت به چیکونگی مبتلا شد؛ برای بلند شدن دچار مشکل شده، با فشردههای الکلی دمای بدنش را پایین میآورد و به پاراتامولی که خواهرش به او میدهد، تکیه میکند. بسیاری از خانوادهها که دسترسی به مواد دافع پشه و داروهای لازم ندارند، مجبورند به درمانهای طبیعی متکی شوند.
سد کاوتو دل پاسو، بزرگترین سد استان، یک روز پس از ورود طوفان شروع به سرریز کرد و در اوج سیل هر ثانیه ۴۰۰۰ متر مکعب آب آزاد کرد؛ این اطلاعات توسط مقامات دولتی اعلام شد. از آن زمان سطوح آب بسیار بالای معمول باقی ماندهاند و خانهها را در لجن غوطهور کرده و حوضچههای آلودهای ایجاد کردهاست که بستر پرورش پشههاست.

میگل آنخل رودریگز، ۳۱ ساله، کارگر اجتماعی در مرکز تخلیه گریتو د یارا است. او به همراه سایر همکاران، به شهرکهای کوچک میروند تا اطلاعاتی جمعآوری کنند که به مقامات انتقال دهند. او میگوید: «تمام خسارتی که دیدهام، دل مرا میشکند.» «واژهای برای توصیف آن ندارم.»
سیلهای کاوتو دل پاسو بهسرعت خانهها را زیر آب گذاشت و تشکها، لباسها و لوازم الکتریکی را بهدرون آب کشید؛ دو کرکس بر اسب مردهای نیش میاندازند. قبرهای ایستاده در گورستان محلی طوری بهنظر میآیند که گویی در یک مرداب شناورند.
در غروب آفتاب، دود چوب از بالکنها و حیاطهای پشت خانهها در گریتو د یارا برمیخیزد. بدون برق بهمدت بیش از دو هفته، خانوادههای مرفه با زغالچوب آشپزی میکنند.
«در اینجا، آشپزی با گاز بوتان فقط برای طبقه مرفه است»، میگوید یودلکیس آلارکون، معلم ۴۲ سالهای که در این روستا به دنیا آمده و بزرگ شده است. پسر چهار سالهاش به «ویروس» مبتلا شده و نیاز به دریافت سرم در کلینیک محلی دارد.

آتشهای دیگر برای دور نگه داشتن پشهها روشن میشوند. همسر خورخه، دایانا آلوارز، ۲۰ ساله، قرار است در فوریه زایمان کند؛ او میگوید اسم دخترش را «ملیسا» میگذارد. این سنت در کوبا رواج دارد که کودکانی که در زمان طوفان به دنیا میآیند، نام طوفان را میبرند.
در این میان، او بر روی یک تشک نازک در مرکز تخلیه میخوابد. بهمحض اینکه نوزاد ملیسا به دنیا بیاید، امیدوار است اوضاع بهتر شود: «حداقل کمی».