بهنظر میرسد سندرم خستگی مزمن عنصر ژنتیکی بسیار قویای داشته باشد
بزرگترین مطالعهای که تاکنون دربارهٔ ژنتیک سندرم خستگی مزمن یا میالژیک‑انسفالومیلیت انجام شده است، ۲۵۹ ژن شناسایی کرده است – که شش برابر بیشتر از ژنهای شناساییشدهٔ چهار ماه پیش میباشد.
توسط مایکل مارشال

سندرم خستگی مزمن علت واحدی ندارد، اما نقش ژنتیک بهتدریج روشن میشود
… Getty Images
ما در حال درک نقش ژنتیک در بروز سندرم خستگی مزمن یا میالژیک‑انسفالومیلیت (ME/CFS) هستیم. بر اساس بزرگترین مطالعهٔ تاکنون در این حوزه، بیش از ۲۵۰ ژن در این بیماری مشارکت دارند – که شش برابر بیش از تعداد ژنهای شناساییشده در اوایل امسال است. این کشف نهتنها میتواند به توسعهٔ درمانهای هدفمند برای مقابله با ریشههای ME/CFS کمک کند، بلکه به دانش ما دربارهٔ تفاوتهای این بیماری با کووید طولانی، که وضعیت مشابهی است، نیز افزوده است.
«این امر مسیرهای جدید بسیاری را باز میکند، چه برای توسعهٔ درمانهای نوین و چه برای استفادهٔ مجدد از داروهای موجود»، میگوید استیو گاردنر، عضو تیم در شرکت Precision Life در آکسفورد.
ME/CFS یک بیماری مزمن است که غالباً منجر به ناتوانی میشود. علائم متعددی دارد، اما ویژگی اصلی آن خستگی پسازتلاش (post‑exertional malaise) است که حتی کمترین مقدار فعالیت نیز منجر به خستگی طولانیمدت میشود. بهطور معمول، ME/CFS توسط یک عفونت آغاز میشود، اما هنوز مشخص نیست چرا بسیاری از افراد به این عفونت مبتلا میشوند اما بیماری را تجربه نمیکنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر، تیم گاردنر دادههای ژنومی بیش از ۱۰٬۵۰۰ نفر که تشخیص ME/CFS دریافت کردهاند، بررسی کرد. این دادهها پیشتر توسط پروژهٔ DecodeME جمعآوری شد که در آگوست نشان داد افراد مبتلا به ME/CFS تفاوتهای ژنتیکی کلیدی با افرادی که این بیماری ندارند، دارند.
اکنون، گاردنر و همکارانش این دادهها را با دادههای افرادی که ME/CFS ندارند و از بیوبانک بریتانیا (UK Biobank) بهدست آمده است، مقایسه کردند. آنها تمرکز خود را بر روی تغییرات ژنتیکی به نام تکنوکلئوتید پلیمورفیسم (SNP) گذاشتند، که در آن یک حرف از ژنوم تغییر میکند.
یک تحلیل استاندارد معمولاً یک SNP را بهصورت جداگانه بررسی میکند، اما «زیستشناسی بیماریهای پیچیده به این سادگی نیست»، میگوید گاردنر. «چندین ژن درگیر هستند و با یکدیگر تعامل میکنند؛ برخی اثر یکدیگر را تقویت میکنند، برخی دیگر اثرات را محدود میسازند.»
بهجای آن، پژوهشگران بهدنبال گروههای SNP بودند که با خطر ابتلا به ME/CFS مرتبط هستند. آنها ۲۲٬۴۱۱ چنین گروهی یافتند، که از ترکیب ۷٬۵۵۵ SNP تشکیل شدهاند، در حالی که مجموعاً بیش از ۳۰۰٬۰۰۰ SNP شناسایی شده بود. پژوهشگران همچنین نشان دادند که هر چه تعداد این گروههای SNP در یک فرد بیشتر باشد، احتمال ابتلا به ME/CFS نیز افزایش مییابد.
«این همان نقطهای است که پژوهش پیش میرود»، میگوید جاکلین کلیف از دانشگاه برویل لندن.
سپس تیم SNPها را به ۲۳۱۱ ژن مرتبط کرد، که هر کدام نقش کوچکی در خطر فرد دارند. از میان اینها، ۲۵۹ ژن «هستهای» شناسایی شد که قویترین ارتباط را با ME/CFS داشتند و بیشترین تعداد SNPهای رایج را در خود داشتند. این یک پیشرفت بزرگ نسبت به مطالعهٔ آگوست است که تنها ۴۳ ژن را شناسایی کرده بود.
«اگر واقعاً به قابلیت دارویی و سودمندی برای بیشترین تعداد بیماران علاقهمندید، واضح است که ابتدا باید به واریانتهای با شیوع و اثر بزرگتر اولویت داده شود»، میگوید گاردنر. در حال حاضر هیچ داروی خاصی برای درمان ME/CFS وجود ندارد، اما ممکن است به بیماران مسکنها یا داروهای ضد افسردگی تجویز شود و همچنین آموزش مدیریت انرژی به آنها ارائه گردد.
دنی آلتمن از کالج امپریال لندن خوشبین است که مطالعاتی مانند این میتوانند روشنکنندهٔ آسیبهای جدی ME/CFS باشند؛ بیماریای که او میگوید برای دههها بهدرستی درک و مورد توجه قرار نگرفته است. «ما در دوران بلوغ ژنومیک و پاتوفیزیولوژی قرار گرفتهایم».
چندین مطالعه پیش از این سعی کردهاند عوامل خطر ژنتیکی برای ME/CFS را شناسایی کنند. «برخی نتایج خود را تکرار کردهاند و برخی نه»، میگوید آلتمن. «این موضوع به مقیاس و توان تحلیل بستگی دارد». مطالعاتی که تعداد شرکتکنندگان کافی ندارند احتمالاً سیگنالهای ژنتیکی واقعی را از دست میدهند.
در آگوست، پژوهشگران پروژهٔ DecodeME همچنین واریانتهایی در هشت ناحیه از ژنوم شناسایی کردند که شامل ۴۳ ژنی میشود که به خطر ابتلا به ME/CFS کمک میکنند، اما نتوانستند تمام این واریانتها را در دادههای مستقل بازتولید کنند. با این حال، شرکت PrecisionLife تمام هشت ناحیه را مجدداً شناسایی کرد و ایدهٔ اعتبار این عوامل بهعنوان عوامل خطر واقعی برای این بیماری را تأیید میکند.
ME/CFS همچنین اغلب با کووید طولانی مقایسه میشود؛ که بهطور مشابهی توسط یک عفونت آغاز میشود و معمولاً منجر به خستگی پسازتلاش میگردد. در این مطالعهٔ جدید، پژوهشگران سعی کردند رابطهٔ بین این دو وضعیت را با مقایسه فهرست ژنهای مرتبط با ME/CFS و ژنهایی که پیشتر به کووید طولانی مرتبط کرده بودند، روشن کنند. «حدود ۴۲ درصد از ژنهایی که در کووید طولانی یافتیم، بهصورت قابلتکرار در چندین گروه از بیماران ME نیز ظاهر میشوند»، میگوید گاردنر. «اینها واضحاً دو بیماری با همپوشانی جزئی هستند.»
اما بهدلیل روش متفاوت تحلیل این افراد نسبت به بیماران ME/CFS، نمیتوانیم بهاطمینان کامل به نتایج کووید طولانی اعتماد کنیم، میگوید کلیف. در مقاله، پژوهشگران میگویند که همپوشانی ژنتیکی شناساییشده «حداقل برآورد» است؛ که نشان میدهد این دو وضعیت ممکن است از نظر ژنتیکی بیش از آنچه فکر میکنیم، مشابه باشند.
آلتمن و همکارش، روزماری بوایتون، که همچنین در کالج امپریال مشغول به کار هستند، بهتازگی ۱٫۱ میلیون پوند سرمایه برای بررسی ارتباط میان ME/CFS و کووید طولانی جذب کردهاند. آلتمن میگوید هدف آنها جذب افراد مبتلا به هر دو بیماری است و انجام «تحلیلهای فوقالعاده پیشرفته و با وضوح بالا»، شامل بررسی سیستم ایمنی شرکتکنندگان، هر ویروس نهفتهای که در بدن آنها باقی مانده و میکروبیوم روده؛ که همه اینها بهعنوان عوامل مؤثر در این بیماریها شناخته شدهاند.
با درک مکانیزمهای پشت ME/CFS و کووید طولانی و آگاهی از تفاوتهای فردی آنها، امید است بتوانیم بهطور مستقیم به این بیماریها هدفگذاری کنیم، میگوید آلتمن.
منبع: medRxiv DOI: 10.64898/2025.12.01.25341362