دلیل واقعی که چرا دهسالۀ آخر زندگیمان بهسرعت میگذرد
کاهش شناختی، نه حافظهٔ شخصی، زمان را در پیری شتابدارتر میسازد
مبانی
- ما چگونه پیری میکنیم؟
- آزمون پیری مثبت ما را انجام دهید
- یک درمانگر تخصصی در زمینههای پیری پیدا کنید
نکات کلیدی
- تحقیقات ما بررسی کرد چرا زمان ذهنی در دهسالۀ گذشته با پیر شدن سریعتر میشود.
- ما هیچ ارتباطی بین گذر زمان در دهسالۀ گذشته و تعداد خاطرات خودزندگینگاری پیدا نکردیم.
- با پیشرفت سنی، افراد خاطرات خود را واضحتر و معنادارتر از بزرگسالان جوان توصیف کردند.
- کاهش تدریجی تواناییهای شناختی باعث احساس سریعتر گذر دهسالۀ اخیر هنگام پیر شدن میشود.
بسیاری از بزرگسالان از تسریع زمان با افزایش سن شکایت میکنند. تابستانهایی که پیش از این بهنظرمان بیپایان میآمدند، اکنون کریسمس گویی دوباره زودتر میآید. این حس که «زمان با بزرگتر شدن ما سریعتر میشود» بهصورت گستردهای پذیرفته شده است و بررسی گذر زمان در دهسالۀ گذشته بهویژه برای روشنسازی این وضعیت مفید است: در چندین مطالعه در طول ۲۰ سال اخیر، افراد گزارش دادند که دهسالۀ آخر زندگیشان بهظاهر سریعتر میگذرد هرچه سنشان بالاتر باشد. نظرسنجی اولیه من در آلمان و اتریش (Wittmann & Lehnhoff, 2005) سپس با مشارکتکنندگان در هلند، نیوزیلند، کانادا و ژاپن تکرار شد. همانطور که در یک مقالهٔ پیشین در وبلاگ Psychology Today ارائه دادم، در میان کشورهای صنعتی الگو واضح است: دهسالۀ آخر زندگی بهطور فزایندهای احساس میشود که با پیر شدن سریعتر میگذرد. اینکه این نتیجه در مواجهه با بحران تکرارپذیری علم همچنان بازتولید شده، بسیار حیرتآور است، چراکه نتایج تجربی اغلب در مطالعات پیگیری قابل بازآفرینی نیستند. پژوهشهای دیگری نیز نشان دادهاند که آخرین سه و پنج سال زندگی ما نسبت به این اثر سنی حساس هستند، اما سال آخری چنین تأثیری نشان نمیدهد.
درک بازنگری ما از زمان بر پایهٔ حافظه استوار است: دورههایی که سرشار از تجربههای نوین و مهم هستند، طولانیتر بهنظر میرسند، در حالیکه روتین مدت زمان را فشرده میکند. این اصل میتواند اثر سنی بر زمان ذهنی را توضیح دهد. دوران کودکی، نوجوانی و اوایل بزرگسالی مملو از «اولینها» است — گامهای بیولوژیکی و روانشناختی، مهارتهای جدید، مکانهای نو، روابط تازه — که هر یک وزن خاصی به حافظه میافزاید. با گذشت سالها، روتین بهتدریج نوآوری را جای میگیرد و حتی تغییرات شغلی یا سفر نمیتوانند شدت نقاط عطف اولیه را بازسازی کنند. با کاهش رویدادهای معنادار تجربهشده، زمان ذهنی با پیر شدن تسریع مییابد.
این همان وضعیت دانش بود که وقتی آلیس تهگیل و مادالنا بوچیا از دانشگاه ساپینزا رم و گروه من در مؤسسهٔ مطالعات مرزی روانشناسی فریبرگ تصمیم گرفتند تا آزمون کنند آیا فرضیهٔ حافظه پشت اثر پیری واقعاً صادق است — مسألهای که تا پیش از این بهصورت مستقیم بررسی نشده بود. همزمان با ارزیابی میزان سرعت گذر سال گذشته و دهسالۀ پیشین، ما حافظههای خودزندگینگاری از آن دورهها را مورد بررسی قرار دادیم و عملکرد شناختی را سنجیدیم. بهدلیل کاهش مستمر این قابلیتها با افزایش سن، شاخصهایی چون سرعت پردازش، حافظهٔ فوری و کوتاهمدت، و توجه را گنجاندیم. مجموعاً، ما ۱۲۰ بزرگسال در بازه سنی ۲۰ تا ۹۱ ساله را در فریبرگ، زوریخ و رم آزمون کردیم که شامل ۶۰ مشارکتکننده برای هر گروه زبانی بود. نتایج مطالعهٔ ما هماکنون بهعنوان پیشچاپ در PsyArXiv منتشر شده است.
در هستهٔ مطالعهٔ ما سؤال سادهای مطرح شد: آیا احساس میکنیم زمان بهسرعت میگذرد چون خاطرات کمتری از رویدادهای زندگی بهخاطر میآوریم؟ بهطور شگفتآور پاسخ منفی بود. ما هیچ ارتباطی میان سرعت احساسشدهٔ گذر دهسالۀ گذشته و تعداد خاطرات خودزندگینگاری (یعنی خاطرات شخصی مهم) که افراد از آن دهسالۀ گذشته میتوانستند بهیاد آورند، یافتن نکردیم. حتی ویژگیهای این خاطرات — واضحیت یا اهمیت شخصی — هیچیک ارتباطی با حس شتابزدن زمان نداشت. در واقع، بزرگسالان مسنتر خاطرات خود را واضحتر و معنادارتر از بزرگسالان جوان توصیف کردند. بهنظر میرسد که با پیر شدن، غنای تجربه را از دست نمیدهیم؛ شاید حتی آن را بیشتر میچشانیم. بهنوعی این یک یادآوری آرام است برای زندگی در لحظه — Carpe diem — و پیر شدن حافظهها را مات نمیکند؛ بلکه عمیقتر میسازد. چه تحول غیرمنتظره و واقعاً دلگرمکنندهای در مطالعهٔ ما!
پس چه چیزی واقعاً باعث میشود زمان با پیر شدن سریعتر بهنظر برسد؟ مطالعهٔ ما به یک عامل کلیدی اشاره میکند: کاهش تدریجی برخی تواناییهای شناختی. شرکتکنندگان مسنتر — بهویژه افرادی که در وظایفی که نیاز به یادآوری کلمات گفتاری پس از تاخیر داشتند، نمرات پایینتری کسب کردند — کسی بودند که احساس میکردند دهسالۀ گذشته بهسرعت ناپدید شده است. کاهش شناختی پس از حدود ۳۰ سالگی، بهصورت حداقلی اما قابلاندازهگیری، آغاز میشود و پس از ۵۰ سالگی بهسرعت بیشتری ادامه مییابد. ایده ساده است: زمانی که وقایع روزمره کمتر میتوانند بهصورت دقیق رمزگذاری شوند، «چگالی» حافظهٔ یک دهسالۀ زمان کمرنگ میشود. در نگاه به گذشته، این رکورد کمحجم باعث فشردهسازی حس سالها میشود. نکته مهم این است که این امر خاطرات خودزندگینگاری معنادار ما را که بهعنوان داستانهای عاطفی و تجارب اوج زندگیمان متمایز میشوند، کماهمیت نمیکند. اینها همچنان غنی و دستنخورده باقی میمانند، حتی اگر جزئیات ریزتر بهتدریج فراموش شوند.
این مطالعه نمونهٔ خوبی از چگونگی کار علمی از طریق آزمون فریبپذیری (قابلیت رد) است. ما با فرضیهٔ واضحی آغاز کردیم: افراد با پیر شدن در دهسالۀ گذشته خاطرات خودزندگینگاری کمتری بهیاد میآورند و این کاهش حافظه سبب احساس شتابزدن زمان میشود. دادهها اینفرضیه را رد کردند. بهجای آن، ما دریافتیم که کاهش شناختی مرتبط با سن — بهویژه توانایی جذب اطلاعات جدید — به توضیح این پدیده که چرا دهسالۀ گذشته میتواند سریعترین بهنظر برسد، کمک میکند. اما این تنها بخشی از داستان است؛ عوامل دیگر که اندازهگیری نشدهاند نیز به رابطهٔ بین پیری و تسریع زمان ذهنی کمک میکنند.
خبر خوش به دو بخش تقسیم میشود. نخست، بزرگسالان مسنتر واقعاً تجارب معنادار خود را بیشتر ارج مینهند و آنها را با غنای بیشتری بهیاد میآورند. دوم، ما بیدستوپنجه نیستیم: حفظ فعالیت بدنی، برقراری ارتباطات اجتماعی، درگیر بودن عاطفی و تحریک ذهنی همگی بهعنوان عوامل محافظ در برابر کاهش شناختی شناخته شدهاند. به عبارت دیگر، زندگی خوشایند همراه با افرادی که دوستشان داریم میتواند هم ذهنمان را تیز نگه دارد و هم حس زمانمان را کمی گستردهتر کند.
مبانی
- ما چگونه پیری میکنیم؟
- آزمون پیری مثبت ما را انجام دهید
- یک درمانگر تخصصی در زمینههای پیری پیدا کنید
منابع
Teghil A, Wittmann S, Lifrieri A, Saad S, Boccia M, Wittmann M (2025). رمزگذاری حافظه برای اطلاعات جدید، نه بار حافظه خودزندگینگاری، پیشبینیکننده تسریع مرتبط با سن در گذر زمان ذهنی در دهسالۀ اخیر است. PsyArXiv https://doi.org/10.31234/osf.io/kd76j_v2
Wittmann M, Lehnhoff S. (2005). اثرات سنی بر ادراک زمان. Psychological Reports 97, 921–935.