آیا ADHD واقعاً وجود دارد؟

چرا شک‌گریزی نسبت به ADHD همچنان ادامه دارد و شواهد مدرن چه می‌گویند.

نکات کلیدی

  • نظریه اولیه ADHD را نادیده گرفت و شک‌گریزی‌ای را شکل داد که امروز نیز ادامه دارد.
  • خطر تشخیص‌های مثبت کاذب و منفی کاذب همچنان یک مشکل است.
  • ویژگی‌های شبیه ADHD می‌تواند از سایر مشکلات ذهنی ناشی شود، اما شواهدی برای وجود یک زیرگروه واقعی ADHD وجود دارد.

این پست بخش ۱ از ۵ دربارهٔ دیدگاه‌های مدرن نسبت به ADHD است.

احساس رایجی وجود دارد که ADHD بیش از حد تشخیص می‌شود. دلایل متعددی برای این موضع وجود دارد:

  • در توزیع نرمال هر ویژگی انسانی، مانند توجه، افرادی در بخش پایین وجود دارند که شاید نیازی به برچسب متمایزی ندارند.
  • بسیاری از افراد مبتلا به ADHD صرفاً یک اختلال همپوشانی دارند. به عنوان مثال، کسی که به دلیل یک اختلال خلقی تمرکز ضعیف و انگیزه پایین دارد، ممکن است آن را با ADHD اشتباه بگیرد.
  • ADHD یک بهانهٔ آسان برای افراد بی‌نظم است. به عنوان مثال، کسی که کارهای ناخوشایند را به تعویق می‌اندازد، ممکن است ادعای ADHD داشته باشد تا از فرار خود توجیه کند.
  • ADHD در حال حاضر مد روز است. آگاهی افزایشی دربارهٔ ADHD و تمایل به تأیید خود از طریق جستجوی تشخیص، افراد را به اشتباه در شناسایی چالش‌های خود به‌عنوان ADHD می‌کشاند.
  • ADHD نمایانگر «نارسیسم آسیب‌پذیر» است که به فرد اجازه می‌دهد همدردی و توجه دیگران را جلب کند.
  • ادعای عضو بودن در جامعهٔ ADHD منبع آسانی برای هویت‌سازی به‌خصوص برای افرادی است که هویت‌ شناسی ندارند.
  • ADHD یک اثر جانبی از دنیای دیجیتالی پرتحریک است که عدم تحمل بی‌حوصلگی را به‌وجود می‌آورد.
  • تشخیص ADHD در گذشته تقریباً ناشناخته بود و مردم اکنون دربارهٔ تفاوتی شکایت می‌کنند که پیش‌تر به‌سادگی پذیرفته می‌شد.

درست است که ADHD را بیشتر می‌بینیم و برخی از این دلایل می‌توانند بخشی از این افزایش را توضیح دهند. اما آیا می‌توانیم بگوییم که تمام تشخیص‌های ADHD مثبت کاذب هستند (به‌این معنا که ADHD ندارند اما فکر می‌کنند دارند)؟ اگر بیش از حد نسبت به این وضعیت شکاک شویم، آیا تعداد منفی‌های کاذب (داشتن ADHD و فکر نداشتن) افزایش خواهد یافت؟

چگونه ADHD به‌صورت سنتی درک می‌شد؟

عکس: جورج شارواشیدزه/پکسلس

منبع: جورج شارواشیدزه/پکسلس

در روزهای اولیهٔ روان‌تحلیل، به ADHD کم‌بیان شد. فروید هرگز ADHD را در بحث مهم خود دربارهٔ شخصیت ذکر نکرد.

به عنوان مثال، شخصیت‌های اسکیزوئید تصور می‌شود که تمرکز داخلی بر دنیای خیال‌پردازانه‌ای غنی دارند و احساسات بیرونی کمی نشان می‌دهند. اما این توصیف به‌خوبی فردی با نوسانات عاطفی و بیش‌فعالی را شرح نمی‌دهد. می‌توان برخی افراد مبتلا به ADHD را به‌عنوان داشتن شخصیت مانیاکی (که در آن فعالیت بیش از حد و غرور وجود دارد) برای فرار از غم توصیف کرد، اما این توصیف به‌خصوص فردی که برای تمرکز مشکل دارد، کمک چندانی نمی‌کند.

تجربهٔ شخصی من در تجزیه و تحلیل به‌مدت چندین سال، دیدگاه‌هایم نسبت به ADHD را مخدوش کرد. در آن زمان، من به‌عنوان پیانیست زندگی می‌کردم که آن را شغل ایده‌آلم می‌دانستم. این شغل به من امکان می‌داد در حالت حرکت فیزیکی مداوم باشم و به‌دست آوردن جریان تمرکز شدید و پرخطری هنگام خواندن نت‌ها در اجراها دست یابم. جلسات درمانی‌ام آن زمان با ریتم‌های درام ضربی که خودم می‌نواختم، حتی در زمان‌هایی که نسبتا آرام بودم، همراه بود. با این وجود، ADHD هرگز مورد اشاره قرار نگرفت. اکنون بر این باورم که درمانگرم رویکردی نورو‑تأییدی اتخاذ کرد و از برچسب‌گذاری چیزی که لزوماً بیماری‌زا نیست، خودداری کرد؛ در عوض برای من احترام بی‌قید و شرطی فراهم کرد. این باعث تقویت این فرض شد که شاید ADHD واقعی نیست.

دیدگاه مدرن نسبت به ADHD چیست؟

آخرین کتابچه تشخیص برای متخصصان سلامت روان (DSM‑V) ADHD (اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی) را به‌عنوان یک اختلال عصبی‌رشدی تعریف می‌کند که از اوایل زندگی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی به‌صورت منفی تأثیر می‌گذارد. این اختلال با نقص در عملکرد اجرایی (توجه، بیش‌فعالی، و تکانشگری) شناخته می‌شود که می‌تواند منجر به حواس‌پرتی قابل‌توجه، فراموشی، کاهش انگیزه برای کارهای غیرتحریک‌کننده، بی‌قراری، تکانشگری و مشکلات در تنظیم عاطفی شود. DSM‑V همچنین مشخص می‌کند که ADHD می‌تواند در «بهبود جزئی» باشد اگر علائم کافی دیگر حضور نداشته باشند.

مشخص کردن ADHD به‌عنوان یک اختلال عصبی‌رشدی به این معنی است که پایه‌ زیستی ثابت دارد. همچنین، تعیین اینکه ADHD می‌تواند در بهبود جزئی باشد نشان می‌دهد که علائم آن می‌توانند در یک فرد بسته به مهارت یا میزان سازگاری علائم ADHD با محیط‌های مختلف متفاوت باشند.

بدین ترتیب ممکن است فرد دارای پایه‌ زیستی ADHD باشد بدون اینکه علائم شدیدی نشان دهد. علاوه بر این، علامت اصلی ADHD یعنی تمرکز ضعیف، همچنین یکی از علائم اصلی اضطراب عمومی یا افسردگی مزمن است. لذا امکان دارد فرد علائم ADHD را داشته باشد بدون اینکه پایه‌ زیستی ADHD داشته باشد.

مقیاس ارزیابی وندر یوتا (WURS) ابزاری معاصر برای سنجش علائم ADHD در دوران کودکی است که به‌ویژه بر ناپایداری عاطفی و تکانشگری تمرکز دارد (نمرات بالاتر نشانگر علائم بیشتر هستند). براویك و همکاران (2020) با استفاده از این مقیاس بزرگسالان تشخیص‌داده‌شده با ADHD را با گروه کنترل جمعیتی مقایسه کردند. نمودار نتایج آن‌ها (نمره WURS در مقابل شیوع) دو جمعیت متمایز را در کارشان نشان می‌دهد.

عکس: سیمون دآکوئینو

منبع: سیمون دآکوئینو

شما نواحی همپوشانی بین گروه‌های ADHD و غیر‑ADHD را می‌بینید. آیا این به این معناست که برخی افراد غیر‑ADHD علائم ADHD قوی‌تری نسبت به افراد ADHD دارند؟

حداقل می‌توان گفت برای تشخیص اینکه آیا فرد دارای یک وضعیت عصبی‌رشدی است که بر عملکرد اجرایی (ADHD) تأثیر می‌گذارد یا صرفاً علائم شبیه ADHD دارد، نیاز به بررسی دقیق و تجربه دارد.

اگر بتوانیم بر این اتفاق توافق کنیم که جمعیتی متمایز از افراد وجود دارد که این تفاوت را ADHD می‌نامیم، سؤال این است که چگونه می‌توانیم فردی را به‌عنوان داشتن این وضعیت تشخیص دهیم؟ من این موضوع را در پست بعدی سری بررسی خواهم کرد.

منابع

Brevik, E. J., Lundervold, A. J., Haavik, J., & Posserud, M. B. (2020). اعتبار و دقت مقیاس خودگزارش اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی بزرگسالان (ASRS) و مقیاس ارزیابی وندر یوتا (WURS) در تشخیص بین بزرگسالان با و بدون ADHD. مغز و رفتار, 10(6), e01605‑n/a. https://doi.org/10.1002/brb3.1605

مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.