مجموعه‌ای نادر از عوامل متنوع باعث وقوع طاعون سیاه شد

فوران‌های آتشفشانی در میانهٔ دههٔ ۱۳۴۰ زنجیره‌ای از رویدادها را به راه انداختند که طاعون سیاه را به اروپا رساندند.

«پیروزی مرگ» اثر پیتِر بروئگل، بازتاب ناآرامی‌های اجتماعی و ترس ناشی از طاعونی است که اروپا را در دوران قرون وسطی ویران کرد.
پیتِر بروئگل پیروزی مرگ بازتاب ناآرامی‌های اجتماعی و ترس ناشی از طاعونی را نشان می‌دهد که پس از آن در اروپای قرون وسطی رخ داد. منبع: حوزه عمومی

طاعون سیاه، اروپای غربی قرون وسطی را به شدت ویران کرد و نهایتاً حدود یک‌سوم جمعیت آن را از بین برد. دانشمندان باکتری مسئول را شناسایی کرده‌اند و منشاء محتمل آن را تعیین کرده‌اند، ولی جزئیات خاص دربارهٔ چگونگی و دلایل گسترش آن به اروپا هنوز به‌طور واضحی روشن نیست. بر اساس مقاله‌ای تازه در مجله Communications Earth & Environment، یا یک فوران آتشفشانی بزرگ یا مجموعه‌ای از فوران‌ها ممکن است عامل محرک بوده و زنجیره‌ای از وقایع را به‌وجود آورده باشد که طاعون را به ناحیهٔ مدیترانه در دههٔ ۱۳۴۰ منتقل کرد.

از نظر فنی، ما دربارهٔ پاندمی دوم طاعون صحبت می‌کنیم. پاندمی نخست، که به‌عنوان طاعون یسطریانی شناخته می‌شود، حدود سال ۵۴۱ میلادی آغاز شد و به‌سرعت در آسیا، شمال آفریقا، خاورمیانه و اروپا گسترش یافت. (امپراطور شرقی روم، یسطریانی I، که نام این پاندمی از او گرفته شده است، در واقع این بیماری را پشت سر گذاشت.) در طول ۳۰۰ سال بعدی، شیوع‌های متعددی از طاعون ادامه یافت، هرچند که بیماری به‌تدریج کم‌خطرتر شد و در نهایت منقرض شد؛ یا این‌گونه به‌نظر می‌رسید.

در قرون وسطی، طاعون سیاه با سرعت وارد صحنه شد؛ اولین شیوعی که به‌صورت تاریخی ثبت شده در سال ۱۳۴۶ در مناطق حوضهٔ ولگا پایین و دریای سیاه رخ داد. این تنها آغاز پاندمی دوم بود. در طول دههٔ ۱۶۳۰، شیوع‌های جدید طاعون باعث مرگ نیمی از جمعیت شهرهای تحت تأثیر شد. دورهٔ ۱۶۴۷ تا ۱۶۴۹، یک‌بار دیگر طاعون جمعیت فرانسه را به‌طور چشمگیری کاهش داد و سپس در تابستان ۱۶۶۵ یک اپیدمی در لندن رخ داد که به‌قدری واگیردار بود که تا اکتبر، هر یک از هر ده لندنی به‌س‌ر بیماری کشته شد؛ بیش از ۶۰٬۰۰۰ نفر. اعداد مشابهی در یک شیوع در هولند در دههٔ ۱۶۶۰ رخ داد. این پاندمی تا اوایل قرن نوزده‌ام به‌تمام رسید، اما پاندمی سوم در چین و هند در دههٔ ۱۸۹۰ رخ داد. هنوز هم گاهی شیوع‌های گاه‌گاهی رخ می‌دهند.

مسئول این بیماری، یک باکتری به نام یرسینیا پستیس است و به‌خوبی شناخته شده است که از طریق کنه‌ها بین میزبان‌های پستاندار گسترش می‌یابد، هرچند به‌ندرت به دامداران و انسان‌ها منتقل می‌شود. طاعون سیاه می‌تواند به یک سویهٔ ژنتیکی متمایز از Y. pestis ردیابی شود که منشاء آن در رشته‌کوه‌های تیان شان در غرب قرقیزستان کنونی بوده و در دههٔ ۱۳۴۰ از طریق مسیرهای تجاری به اروپا گسترش یافته است. ولی بر‌حسب نویسندگان این مقالهٔ جدید، توجه کمی به عوامل احتمالی مؤثر دیگر همچون اقلیم، بوم‌شناسی، فشارهای اقتصادی‑اجتماعی و موارد مشابه شده است.

شهادت حلقه‌های درخت

نمونه‌گیری از درختان در کوه‌های پیرنه
نمونه‌گیری از درختان در کوه‌های پیرنه. اعتبار: یولف بونتگن

«این مسأله‌ای است که مدت‌ها می‌خواستم درک کنم»، گفت یولف بونتگن، یکی از نویسندگان همکار از دانشگاه کمبریج. «چه عواملی بر آغاز و انتقال طاعون سیاه تأثیر داشتند و چقدر این عوامل متفاوت بودند؟ چرا این امر دقیقاً در این زمان و مکان خاص از تاریخ اروپا رخ داد؟ سؤال جالبی است، اما کسی به‌تنهایی نمی‌تواند به آن پاسخ دهد.»

بونتگن و همکارانش نمونه‌های هسته‌ای و دیسکی را از درختان زنده و باقیمانده در هشت مکان اروپایی جمع‌آوری کردند تا دماهای تابستانی آن دوره را بازآفرینی کنند. سپس این داده‌ها را با برآوردهای تزریق گوگرد به جو ناشی از فوران‌های آتشفشانی مقایسه کردند که بر پایه تجزیه‌های شیمیایی هسته‌های یخی به‌دست‌آمده از قطب جنوب و گرینلند بود.

آنان طیف گسترده‌ای از منابع مکتوب در سراسر اوراسیا را بررسی کردند — تاریخ‌نامه‌ها، رسالات، تاریخ‌نگاری و حتی بخشی از شعر — تا به‌دنبال شواهدی از پدیده‌های جوی و نوری مرتبط با غبار آتشفشانی بین سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۰ میلادی بگردند. همچنین به‌دنبال ذکرهایی دربارهٔ حوادث شدید آب‌وهوایی، شرایط اقتصادی و گزارش‌های کمبود یا قحطی در همان دوره اوراسیا بودند. اطلاعات دربارهٔ تجارت غله‌های عبوری از مدیترانه از سوابق اداری و نامه‌نگاری استخراج شد.

نمای نزدیک از نمونه‌های حلقه‌چوبی جمع‌آوری‌شده از کوه‌های پیرنه، نشانگر «حلقه‌های آبی» مشخص است.
نمای نزدیک از نمونه‌های حلقه‌چوبی جمع‌آوری‌شده از کوه‌های پیرنه که «حلقه‌های آبی» را نشان می‌دهد. اعتبار: یولف بونتگن

داده‌های حلقه‌چوبی به بونتگن و همکارانش این امکان را داد تا تشخیص دهند که در حدود سال ۱۳۴۵ یک فوران آتشفشانی (یا یک مجموعه از فوران‌ها) رخ داده است؛ به‌ویژه حلقه‌های «آبی» معروف که نشانگر تابستان‌های غیرعادی سرد یا مرطوب هستند — در این مورد برای سه سال متوالی (۱۳۴۵، ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷). منابع متنی نیز به جزئیاتی مانند میزان بالای ابرپوشانی و گرفتگی‌های قمری تاریک اشاره کردند که بازتاب اثرات پس‌فوریانی فوران‌های آتشفشانی بود.

این آب و هوای سردتر منجر به شکست‌های گسترده در محصول و قحطی مرتبط شد، به‌ویژه در بخش‌هایی از اسپانیا، جنوب فرانسه، مصر و شمال و مرکز ایتالیا. در حالی که بر پایهٔ گفته‌های نویسندگان، میلان و رم به‌طور عمده خودکفا بودند، شهرهای کوچکتر چون بولونیا، فلورانس، جنوا، سیه‌نا و ونیز به سامانهٔ پیچیدهٔ تأمین غله وابسته بودند تا غله را از مغولان هورد طلایی از طریق مسیرهای تجاری ثابت در سواحل دریای سیاه وارد کنند. شواهد متنی این موضوع را تأیید می‌کند که نشان می‌دهد قیمت غلات به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بالا رفته و در سال ۱۳۴۶ مقررات تجاری غله وضع شده است. این اقدام مردم را از گرسنگی نجات داد اما همزمان Y. pestis را نیز همراه خود به‌سوی اروپا آورد که پیامدهای ویران‌گری به دنبال داشت.

به‌نظر نویسندگان، اگرچه عوامل مبتنی بر گسترش طاعون سیاه به اروپا خاص هستند، این پژوهش خطرات جهانی‌سازی را روشن می‌کند و برای تهدیدهای آینده بر‌دستگیری از رویکرد میان‌رشته‌ای مشابه را فراخوانی می‌کند. بونتگن می‌گوید: «اگرچه همپوشانی عوامل مؤثر در طاعون سیاه به‌نظر نادر می‌رسد، احتمال بروز بیماری‌های زئونوتیک در اثر تغییرات اقلیمی و تبدیل آن‌ها به پاندمی‌ها در دنیای جهانی‌شده به‌احتمال بیشتری می‌رود». او افزود: «این نکته به خصوص در زمان تجربه‌های اخیر ما از کووید‑۱۹ اهمیت دارد».

Communications Earth & Environment, 2025. DOI: 10.1038/s43247‑025‑02964‑0 (درباره DOIها).

مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.